سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق مانیایی

متن زیر در تاریخ86/5/19، ساعت: 2:55 صبح نوشته شده است.

¤ یه سورپریز

  خیلی شبیهت شده مگه نه؟؟؟ شده دیگه ااااا وقتی بچه بودن بهم می گفتن پیکاسو مانیییییییییی  خیلی بدی ... پروی بی تربیت به نقاشی من تو هین نکن....                               

                                          


¤ نویسنده: شینا

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/5/19، ساعت: 2:4 صبح نوشته شده است.

¤ بی تو با این دل افسرده ی غمگین چه کنم؟؟؟

متن زیر در تاریخ86/5/19، ساعت: 1:58 صبح نوشته شده است.

¤ من از تو میمردم ولی تو زندگانی من بودی

چقدر لحظه ها سخت می گذرند بعضی اوغات دوست دارم  خودم را به دست باد بسپارم ولی باد هم باد موافق نیست گاه می خواهم  کینه ای سنگین را در دلم حبس کنم اما...همیشه با خودم تکرار می کنم                  هر که دلداده شد به دلدارش   ننشیند به قصد ازارش  

برود چشم من به دنبالش    برود عشق من نگهدارش

کاش همه چیز ان گونه بود که می خواستیم  کاش هیچ کس کابوس نمی دید هیچ کس گریه نمی کرد کاش غول چراغ وجود داشت کاش می شد دروغ ها را فهمید کاش ای کاشی وجود نداشت...

 

 


¤ نویسنده: شینا

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/5/19، ساعت: 1:46 صبح نوشته شده است.

¤ عشق مالیخولیایی

اگه یه روزی عاشق کسی شدید اول مطمئن شید که اون عاشق کسی نیست اگر م گفت تو زندگیم کسی نیست مطمئن باشید تو زندگیش کسی هست اگه مطمئن نشید که اون عاشق کس دیگه هست یا نه اون وقت ممکنه ماه ها شما عاشق باشین و بعد بفهمید تو تمام این روزا داشتید خیانت می کردین                          هیچ وقت باور نکنین دو نفر عاشق همدیگن چون مطمئن باشید یکی شون فقط جو عاشقانه گرفتتش     همیشه به یاد داشته باشید که دوس داشتن بهتر از عشقه این یه شعار نیست بلکه واقعیته چون عشق اغاز دوست  داشتنه و پایین تر از دوست داشتنه دوست داشتن همیشه بعد از عشق بوده و چیزی که قبل از عشق به وجود می اد فقط یه حس رضایت و خوشایند نسبت به طرف مقابله نه دوست داشتن ولی اکثر مردم فکر می کنن اول دوست داشتن به وجود می اد بعد عشق

من واقعا نمی دونم چه حسی  برام باقی مونده که هنوز از دوست داشتن حرف می زنم به هر حال همه که مثل من نیستن و از خدا می خوام که نباشن گفتم که گفته باشم...


¤ نویسنده: شینا

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/5/19، ساعت: 1:31 صبح نوشته شده است.

¤ ای ستاره ها

صدایت مثل امواج وهم الود در سرم پیچ و تاب می خورد و گلویم گویی تمام بغض های عالم در گلویم جمع شده است و تمام بی صدایی ها صدایم را تسخیر کرده اند من گلویم را با دست هایم فشرده ام تا بغضم نترکد و صدایم را خفه کرده ام تا فریاد های دردناکم کسی را اذیت نکند این چه سرنوشت شومی بود که انتظارم را می کشید  به مادرم گفتم دیگر تمام شد همیشه پیش از ان که فکر کنی اتفاق می افتد باید برای روز نامه تسلیتی بفرستیم . تسلیتی برای مردن احساسم چقدر زندگی کردن سخت است پس چرا مردم مرگ را دوست ندارند ؟احساس می کنم مرگ شیرین است به تنهایی پرواز کردن و پیوستن به ستاره ها... خوش به حالتان ستاره ها راستی ای ستاره ها چه شد که در نگاه من  دیگر ان نشاط و نغمه و ترانه مرد؟  ای ستاره ها چه شد که بر لبان او اخر ان نوای گرم عاشقانه مرد؟  ای ستاره ها مگر شما هم اگهید   از دورویی و جفای ساکنان خاک    کینچنین به قلب اسمان نهان شدید   ای ستاره ها ستاره های خوب و پاک   من که پشت پا زدم به هر چه هست و نیست   تا که کام او به عشق خود روا کنم           لعنت خدا به من اگر به جز جفا     زین سپس به عاشقان با وفا کنم     رفته است و مهرش از دلم نمی رود  ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست؟                ای ستاره ها ستاره ها ستاره ها     پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟؟


¤ نویسنده: شینا

پیام های دیگران

<      1   2   3      >

¤ لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
شناسنامه

پارسی بلاگ
پست الکترونیک
 RSS 

کل بازدیدها: 7938

بازدید امروز : 17

بازدید دیروز : 0


درباره خودم

عشق مانیایی

لینک به وبلاگ

عشق مانیایی

ْآرشیو یادداشت ها

تابستان 1386



اشتراک در خبرنامه